خادم موفق متعهد می شود .
خادم ناموفق وعده می دهد .
وقتی خادم موفق مرتکب اشتباه می شود، می گوید: اشتباه کردم .
وقتی خادم ناموفق مرتکب اشتباه می شود، می گوید تقصیر من نبود .
خادم موفق بیش از خادم ناموفق کار انجام می دهد و در انتها باز هم وقت دارد .
خادم ناموفق همیشه آنقدر گرفتار است که نمی تواند به کارهای ضروری بپردازد .
خادم موفق به بررسی دقیق یک مشکل می پردازد.
خادم ناموفق از کنار مشکل گذشته، و آن را حل نشده رها می کند .
خادم موفق می گوید: بیا برای مشکل راه حلی پیدا کنیم .
خادم ناموفق می گوید: هیچ کس راه حلی را نمی داند .
خادم موفق می داند برای چه چیزی پیکار می کند و برسر چه چیزی توافق و سازش نماید .
خادم ناموفق آنجا که نباید، سازش می کند و به خاطر چیزی که ارزش ندارد، مبارزه می کند .
خادم موفق با جبران اشتباهش، تاسف و پشیمانی خود را نشان می دهد .
خادم ناموفق می گوید " متاسفم " اما درآینده اشتباه خودش را تکرار می کند .
خادم موفق مورد تحسین واقع شدن را به دوست داشته شدن ترجیح می دهد، هر چند که هر دو حالت را مد نظر دارد .
خادم ناموفق دوست داشتنی بودن را، به مورد تحسین واقع شدن ترجیح می دهد، حتی اگر بهای آن خفت وخواری باشد .
خادم موفق گوش می دهد .
خادم ناموفق فقط منتظر رسیدن نوبت خود، برای حرف زدن است .
خادم موفق از میانه روی ونرمش خود احساس قدرت می کند .
خادم ناموفق هرگز میانه رو و معتدل نیست گاهی از موضع ضعف و گاهی همچون ستمگران فرودست رفتار می کند.
خادم موفق می گوید، باید راه بهتری هم وجود داشته باشد .
خادم ناموفق می گوید: تا بوده همین بوده وتا هست همین است .
خادم موفق به افراد برتر از خود احترام می گذارد و سعی می کند تا از آنان چیزی بیاموزد .
خادم ناموفق از افراد برتر از خود خشم ونفرت داشته ودر پی یافتن نقاط ضعف آنان است .
خادم موفق گامهای متعادلی برمی دارد.
خادم ناموفق دو نوع سرعت دارد، یا خیلی تند و یا خیلی کند .